گل نرگس

گل نرگس - مهدویت - شعر - عکس - مقاله - حکایت - نوشته ادبی و ... حضرت مهدی (عج)

گل نرگس

گل نرگس - مهدویت - شعر - عکس - مقاله - حکایت - نوشته ادبی و ... حضرت مهدی (عج)

چشمت اگر مجال دهد

تا کی ورق ورق کنم این سر رسید را

                               چون کودکی رسیدن سال جدید را

با دست زیر چانه تو را آه می کشم
                            چون غنچه ای که آخر اسفند، عید را
برخیز و خاک را بنشان بر عزای باد
                           کافی ست هرچقدر که رقصانده بید را
با شعر مثل زورقی آشفته کرده ام
                                          آرام روزهای کران ناپدید را
بی شعر شاهی ام که پس از سال ها نبرد
                                      در پیشگاه قلعه نیابد کلید را
چشمت اگر مجال دهد ترجمان شوم
                                       با لهجه صریح تغزل شهید را

علیرضا بدیع

ای بی هیچ فاصله !

ای عزیز بزرگوار! همواره کبوترانه نگاهت می کنم و با اشتیاق، دانه دانه محبت تو را می چینم. یاد تو، پر پروازم می دهد. نامت، آوازم می دهد! ذکر فضایل تو، مرا به سرآغازهای نیکو، رهنمون می شود. دلم اسیر مهر تو می شود، یک آسمان ستاره شادی، در کهکشان وجودم سوسو می زند. هر دم، از خورشید وجود تو، که گرمابخش دلهای همگان است،نیرو می گیرم و به اوج آسمان معنا راهی می شوم!
ای امید همه! ای بلندترین زمزمه! ای بی هیچ فاصله! ای زداینده هر چه واهمه! به راستی که هر کس از برکت نگاه تو بگریزد، در انجمادی تیره و در انزوایی سرد و ساکت محبوس می ماند. هر که از تو دوری کند، دیر یا زود، باید از خاکستر اشتباه تیره خود فرارکند و با تن شویه در اقیانوس رحمت تو قرار بیابد. هر کس پریشان محبت تو شود، پشیمان نخواهد شد!
ای آسمان بلند فضیلت! ای بلندای عظمت! ای راهنمای سبز حقیقت! ای ژرفای هستی و طراوت! یاد و نام تو، برترین و زیباترین گلی است که دردلهای مومنان می روید. گلی که هیچ گاه پژمردگی ندارد. گل خوشبویی که تا ظهور خورشید رویت، هماره می پاید.

عشق تو در دلهای ما، مستدام باد!


جواد نعیمی

شناخت یار

همیشه می خواهیم او را بشناسیم چون دوستش داریم. او امام ماست و ما دل در گرو مهرش داریم. امّا به راستی چگونه می توان او را شناخت؟!
جوابمان می دهد استاد...
مثل همیشه!
وقتی ما می توانیم حضرت مهدی(عج) را بشناسیم که معنای خلافت الهی را شناخته باشیم. چون برجسته ترین لقب حضرت که انسان کامل است، این است که او خلیفه خداست. خلیفه و جانشین کسی همواره در زمان غیبت او ظهور دارد. اگر کسی در جائی نباشد و غایب باشد، کسی که جای او بنشیند و کار او را انجام دهد، می شود خلیفه او. ولی اگر موجودی باشد که غیبت نداشته باشد و همه جا حضور داشته باشد، در این صورت یا چنین موجودی اصلاً خلیفه(جانشین) ندارد، یا خلیفه و جانشین او مظهر تامّ اوست که همه جا به اذن او حضور و ظهور دارد. چون خود خداوند از انسان کامل به عنوان خلیفه یاد کرده است، معلوم می شود انسان کامل مقامی دارد که می تواند مظهر همه اسمای حسنای خدا باشد. این مظهر هو الأول و الآخر(1)؛ «اوست اول و آخر»، این مظهر هو الظاهر و الباطن(2)؛ «اوست ظاهر و باطن»، این مظهر هو معکم أین ما کنتم(3)؛« و خداوند با شماست هر کجا باشید.»، شایسته آن است که خلیفه خدا باشد. حقیقت چنین موجودی را جز آفریدگار او و جز سایر انسان های کامل کسی نمی شناسد! آنچه که مربوط به وجود مبارک ولی عصر (أرواحنا فداه) است، همان مقام والای خلافت و جانشینی خداست که همه جا حضور و ظهور دارد. چون همه جا حضور و ظهور دارد، در همه مراحل از لطف و فیض خاص خدا برخوردار است. چنین موجودی گاهی به صورت امام و گاهی به صورت پیغمبر معرفی می شود. چنین انسانی برتر از فرشته است؛ زیرا پیام هر فرشته این است: ما منّا الا و له مقام معلوم(4)؛ «و هیچ یک از ما [فرشتگان] نیست مگر [اینکه] براى او [مقام و] مرتبه‏اى معین است.»
 اگر موجودی باشد که غیبت نداشته باشد و همه جا حضور داشته باشد، در این صورت یا چنین موجودی اصلاً خلیفه(جانشین) ندارد، یا خلیفه و جانشین او مظهر تامّ اوست که همه جا به اذن او حضور و ظهور دارد.
 لذا فرشته توان آن را ندارد که خلیفه خدایی باشد که بکل شیء محیط(5)؛ «او به هر چیزى احاطه دارد است» و علی کل شیء شهید(6)؛ «خدا همواره بر هر چیزى گواه است.» امّا این انسان کامل در همه جا مظهر خداست، خدا هم به تمام شئون او درود می فرستد؛ گاهی به این صورت بیان می کند که سلام علی نوح فی العالمین(7)؛ «درود بر نوح در میان جهانیان». یعنی در تمام مراتب هستی سلام و درود بر روان پاک نوح باد! گاهی این سلام عالمی و جهانی را باز می کند و تفصیل می دهد، نظیر آنچه درباره یحیی و عیسی (علیهم السلام) آمده است که: سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیاً(8)؛ «و درود بر او روزى که زاده شد و روزى که مى‏میرد و روزى که زنده برانگیخته مى‏شود.» یا والسلام علی یوم ولدت و یوم أموت و یوم ابعث حیاً. یعنی این موجود در عالم طبیعت، مورد سلامت و تسلیم حق است. این موجود در دنیا و برزخ و قیامت مورد تسلیم حق است، این موجود در گذشته و حال و آینده مورد سلام و تسلیم الهی است. گاهی همین معنا که درباره نوح ذکر شد یا همین معنا که درباره یحیی و عیسی (علیهم الصلاه و علیهم السلام) ذکر شد، در زیارت آل یاسین که از برجسته ترین زیارات وجود مبارک ولی عصر است، دیده می شود. به پیشگاه آن حضرت چنین عرض می کنیم که سلام بر تو آن وقتی که رکوع می روی، سلام بر تو آن وقتی که سجده می کنی، سلام بر تو آن وقتی که نماز می خوانی، سلام بر تو آن وقت که قرآن قرائت می کنی! و السلام علیک حین تقوم، السلام علیک حین تقرء و تبین، و السلام علیک حین ترکع و تسجد، والسلام علیک فی آناء لیلک و اطراف نهارک.(9)
همیشه می خواهیم او را بشناسیم چون دوستش داریم. او امام ماست و ما دل در گرو مهرش داریم. امّا به راستی چگونه می توان او را شناخت؟!
یعنی بر تمام مراتب تو سلام! بر تمام حالات تو سلام! بر تمام تعلیم و تزکیه تو سلام! بر تمام قیام و قعود تو سلام! چون تو خلیفه خدائی، چون تو شایسته سلامی. ولی العصر فی العالمین هستی و شایسته همان سلام یحیی و عیسی. چنین انسان کاملی می شود خلیفه خدا.
ادامه دارد...
..............
پی نوشت:
1- سوره مبارکه الحدید /3.
2- سوره مبارکه الحدید/3.
3-سوره مبارکه الحدید/4.
4- سوره مبارکه الصافات/164  
5- سوره مبارکه فصلت/54
6- سوره مبارکه النساء/33 
7- سوره مبارکه الصافات/79
8-سوره مبارکه مریم/15
9-زیارت آل یاسین

بیانات آیت الله جوادی آملی به مناسبت نیمه شعبان به نقل از روزنامه کیهان- با تصرّف


رادفر - کارشناس دین و اندیشه

عکس های سری ۳ - ( گل نرگس )

   

    

* برای بزرگ نمایی روی تصویر مورد نظر کلیک کنید . 

دیوارها را من خط خطی کردم !

پدرجان! دیوارها را من خط خطی کردم، چون اضافه بودند و اجازه نمی دادند خورشید، دستش را به دست دلم برساند.
پنجره ها را من شکستم چون نور را منعکس می کردند.
پدر جان! در را من بازگذاشتم چون زیادی بود، نمی خواستم مانعی وجود داشته باشد.
اما چه کنم؟ همه دیوارها را که نمی توانم خراب کنم، گاه گاهی دلتنگی صورتش را به پنجره دلم می چسباند و به بیرون خیره می شود.
آری پدرجان! مرا زندانی کرده اند. مرا و دلم را، نمی دانم چرا؟ گویی همه راهها و روزنه ها را بر روی من بسته اند. ولی نه، من بالاخره یک راهی پیدا می کنم، راهی تا خود را از دست این زندانبانهای آخرالزمان برهانم. نمی دانم ولی شنیده ام راهی هست تا بتوان خود را نجات داد. می گویند پدر نسبت به دخترش خیلی مهربان است و من هم در این دار دنیا، تنها همین یک پدر را دارم، پدری که می دانم مهربان ترین پدر دنیاست، پدری که راه نجات مرا از زندان می داند؛ پدری که برایم دلسوزی می کند، پدری که همانند انسانهای دیگر از پشت میله های زندان تنها دستش را برایم تکان نمی دهد، بلکه دستش را به دستم می رساند تا مرا از دام میله های زندان برهاند.

پدرخوبم! پدرمهربانم! امشب دلم از همیشه بیشتر گرفته است. قطرات باران چشمم، از پشت پنجره دلم سایه اش را بر روی صورت دلتنگم می اندازد و سیاهی های قلبم را از لبه پنجره آن به سمت حیاط خانه اش جاری می سازد. کاش می شد این دلتنگی را نداشتم! ولی نه، کاش، این دلتنگی مونس همیشگی ام می گشت، میترسم آخر این دلتنگی نیز برود. همان نوازش های پدر را نیز از دست بدهم، باید هر طور شده کاری کنم که او بیشتر به من سر بزند، بیشتر حال مرا بپرسد و این تنها یک راه دارد، آری، من باید همیشه منتظر آمدن پدرم باشم. حتی تا آخرین لحظه. ان شاء الله.


تبیان

دعای عهد

متن پیمان و سرودی است از شیعه ی دل سوخته ی چشم به راه آرزومند دیدار و یاری محبوب پرده نشین طرید. او آرزو می کند یاری و نصرت و ابراز مهر بی دریغ عزیز مصر هستی را در هنگامه ظهور وحضور آن حضرت. انشاء کننده ی آن امام صادق علیه السلام است و گاه آن، هر سپیده در پس فریضه ی الهی صبحگاهی. در آن با پروردگار جهان و جهانیان، آورنده کتاب تکوین و تدوین نجوا می کند و از او سراغ ولی اولیا (قائم آل محمد) که درود خدا بر او باد را می گیرد و نام ها می برد تا به زیباترین ها می رسد و آن گاه شهادت در برابر دیدگان او را می خواهد. و تمام این سرود در چهل روز است که در انجام آن از معبود می خواهد که مهر او از مرز زندگی دنیوی بگذرد و در دیگر نشئه(برزخ) نیز رابطه مودت او قطع نشود و در هنگامه ظهور، در رکاب مولایش به ستیز با کافران و مشرکان و منافقان بپردازد.